یک پایان‌بندی

ساخت وبلاگ
اینک یک زن و مرد ـ روبروی هم نشسته‌اند ، ویران و تمام شده‌ ، مردمانی از عصری دیگر.

ناگهان دستهای هم را می‌گیرند ، گریه‌ای که معنی آن امید است. در بیرون صدای فریاد است. دوربین آرام عقب می‌کشد و تمامی اطاق نیمه‌ویران را در بر می‌گیرد ؛

به نظر می‌رسد که از پشت پنجره پرنده‌ای که از صدای تیرها گریخته چندبار می‌گذرد ، خود را به شیشه می‌زند ، گویی به درون اطاق راهی می‌جوید..

 

سطرهای پایانی فیلمنامه‌ی آینه‌های روبرو ، بهرام بیضایی

انتشارات دماوند،چاپ دوم،۱۳۶۳

 

Tango...
ما را در سایت Tango دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : vadie78 بازدید : 124 تاريخ : پنجشنبه 18 بهمن 1397 ساعت: 4:37