Tango

متن مرتبط با «گربه» در سایت Tango نوشته شده است

در معنای موی گربه

  • موی گربه چیز عجیبی است. فرو می‌رود، پنهان می‌شود، گودی‌ها و خالی‌ها را می‌پوشاند و مدت‌ها طول می‌کشد که با نوک تیز سوزن تکه‌های صفحه کلید را بگردی و گلوله‌های کوچک و خاکستری‌رنگی را پیدا کنی که نمی‌دانی از کجا آمده‌اند و انگار فیبر پشت لوله‌های ناپیدای یک نیروگاه بزرگ و مشکوک‌اند که تا پایان تا شب تا شب‌پایی تا آخر همه‌چیز که می‌توانی تصورش را کنی پوشانده. مو خطرناک است. باعث می‌شود گربه‌ی بی‌نوا تمام عمرش در حالت تهوع باشد و تهوع تجربه‌ای است نزدیک به مرگ نه مرگ به آن صورت احساس سکرات و گرما و آرامش و لذت و این که همه‌‌چیز تمام شده و با خیال راحت تخت بخواب عموجان می‌آیند دنبالت می‌برندت، مرگ قبلش، یعنی همان لحظه که دردت می‌گیرد و درد و زجر تمام نمی‌شود و طلب مرگ می‌کنی. در تهوع رهایی و زجر هم‌زمانی هست که آدم را می‌کشد تا پشت در بسته‌ی مرده‌شورخانه‌ها و زایشگاه‌ها. وقتی بالا می‌آوری، وقتی گربه گلوله‌های مو را بالا می‌آورد حتی انتظار داری که هر لحظه تمام شود، که آخری باشد و یک لحظه‌ی بعد که دوباره تکرار می‌شود زجر امیدوار می‌شوی دست‌کم بعدش راحت باشد، راحت شوی. تکرار نشود. تکرار شدن چیزهایی که نمی‌‌خواهی تکرار شوند... سخت می‌شود. دشوار و سخت. موی گربه چیز بغرنجی است. اگر کسی از من بپرسد که بغرنج چه‌طور چیزی است نزدیک‌ترین چیزی که به ذهنم می‌رسد موی گربه است. حتی آن حالت هم نه که از شنیدن خبر مرگ کسی غمگین می‌شوی، موی گربه تداوم همین حال و حالت است. گربه‌‌ها قشنگ‌اند، به مراتب خوب و مراقب و زیبا و درخشان و هر کلمه‌ای که در وصف و نعت و منقبت به ذهن آدمی می‌آید. اما موی گربه چالش عجیبی است. بودنش، حذفش و هنوز سردرد می‌گیرم وقتی به قلم‌مو سازهای قدیم نگاه می‌کنم که با جنون و آزار, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها